آقا دیشب رو که گفتم نمیدونم چرا هر کاری کردم نتونستم بخوابم.
در عوض ساعتهای 10 صبح بود تقریبا که بالاخره خوابیدم. جاتون خالی تا ساعت 6 از خستگی زیاد خواب بودم.
وقتی که پا شدم سرم داشت گیج میرفت. چون نه صبحانه و نه نهار خورده بودم :(
خیلی دلم به حال معدم سوخت. گفتم یه کاری کنم جبران مافات بشه.
واسه همین رفتم یه جگرکی و شام خودمو مهمون کردم. البته جاتون واقعا خالی بود. :)
پ.ن: نمیدونستم اسم این مطلب رو چی بزارم. یاد حرف یکی از بچه ها افتادم که میگفت جیگر رو زدم به بدن. واسه همین اسم این پست رو گذاشتم مراسم جگر زنی. :)))
- چهارشنبه ۸ فروردين ۹۷