روزنوشت‌های یک مهندس

در ژرفـنـای اقـیـانـوس آگـاهـی، هـمـچـون رودی کـوچـک امـا جـاری و زلـالـم تـا دریـا شـدن هـمـچـنـان نـیـازمـنـد قـطـره هـای سـخـاوتـمـنـد بـارانـم.

دین با طعم غم!

هر روز که به محل کارم میرسم این شرکت کناری ما صدای یک دعا رو توی بلندگوهاش داره پخش میکنه.

اونم با تمام توان بلندگوهای بیچاره :(

حالا اینکه دعاش چیه و هدف اون بنده خدا چیه رو کاری ندارم. من فقط با یه چیز مشکل دارم. از زمان دانشگاه هم مشکلم شروع شده و کلی هم بابت این قضیه بحث و... داشتیم.

بهرصورت ما یه کشور اسلامی هستیم. زندگی توی یه همچین کشوری یه سری مسائل رو به همراه داره.

مثلا پخش اذان و دعا و... از مساجد و جاهای دیگه یه امر کاملا طبیعیه.

ولی چیزی که من متوجه نمیشم اینه که چرا این اذان هایی رو که دارن پخش میکنن اینهمه غم داره.

چرا یه صدایی رو پخش نمیکنن که آدم جذب بشه بهش و بره مسجد و حس بهتری بگیره مثلا؟

منکه شخصا وقتی این صداهای غمناک رو میشنوم بجای جذب فراری میشم.

توی این شرایط زندگی و کشور که داره از عالم و آدم غم رو سر مردم میباره لطفا شما که مسئول اجرای دین هستین دیگه غم و اندوه رو به خورد مردم ندین.

تازه بحث فقط دعا و اذان و... نیست.

کلا طوری دین رو به ما نشون دادن که هر وقت اسم خدا و پیامبر و اسلام و قرآن و اماما و... میاد آدم فکر میکنه نطفه همه اینارو با غم بریدن.

والا بخدا دین اینجوری نیست. لااقل منکه فک میکنم اینجوری نیست.

شما چی فکر میکنید؟

احمد حیدری هستم. یه برنامه نویس و طراح سایت که نمیدونم چرا، ولی یه حسی بهم گفت بعد از 10 سال طراحی سایت و کار و بدست آوردن تجربه‌های تلخ و شیرین بسیار در زندگیم یک وبلاگ ساده جاش خالیه. واسه همین تصمیم گرفتم ایجادش کنم و اتفاقات روزمره ام رو داخلش بنوسیم تا آیندگان رو ارجاع بدم بهش!
Based On Erfan Theme طراحی شده با عشق به انضمام کمی خلاقیت توسط: احمد حیدری - (کپی قالب و محتوای آن کاملا آزاد است...)