روزنوشت‌های یک مهندس

در ژرفـنـای اقـیـانـوس آگـاهـی، هـمـچـون رودی کـوچـک امـا جـاری و زلـالـم تـا دریـا شـدن هـمـچـنـان نـیـازمـنـد قـطـره هـای سـخـاوتـمـنـد بـارانـم.

داستان زندگی 31 ساله من – بخش دوم

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

داستان زندگی 31 ساله من – بخش اول

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

صندلی داغ مهندسی!

صندلی داغ

 

خوب دیگه به علت کنجکاوی بیش از حد جمع کثیری از دوستان من هم یه صندلی داغ میزارم. امید است که خرسند گردید و کنجکاوی تان برطرف گردد. :)

فقط قبلش بگم در پاسخ دادن به سوالاتتون مختارم. سعی میکنم همه رو جواب بدم. ولی اگر قراره بین جواب ندادن و دروغ گفتن یکی رو انتخاب کنم مطمئنا انتخابم گزینه اوله. :)

 

31 سال از عمرم گذشت...

امروز یعنی 9 اسفند ماه 1396، دقیقا 31 سال از عمرم گذشت...

31 سالی که تجربه های متفاوت و مختلفی رو برام رقم زد.

 و چه سریع این عمر میگذره...

وقتی به خاطرات گذشته ام رجوع میکنم میبینم انگار همین دیروز بود که این اتفاق ها برام افتاد.

تمام خاطرات تلخ و شیرین زندگیم. همه امشب مرور شدن برام.

توی این مدت تلخی ها هم بوده ولی شیرینی ها هم بوده. 

زندگی همینه. سراسر چالش و تجربه است.

بیشترین فشار، تلخی، فراق و مشکلات رو در یکسالی که گذشت تجربه کردم.

چه توی کار چه توی زندگیم.

ولی به کمک خدا هنوز زنده ام و دارم مسیرمو ادامه میدم.

به امید ساخت زندگی و دنیایی بهتر...

در هر صورت و در مجموع از خودم راضی ام. هر چند میتونستم خیلی بهتر از اینها باشم.

پس به خودم میگم: روز تولدت مبارک مهندس!

احمد حیدری هستم. یه برنامه نویس و طراح سایت که نمیدونم چرا، ولی یه حسی بهم گفت بعد از 10 سال طراحی سایت و کار و بدست آوردن تجربه‌های تلخ و شیرین بسیار در زندگیم یک وبلاگ ساده جاش خالیه. واسه همین تصمیم گرفتم ایجادش کنم و اتفاقات روزمره ام رو داخلش بنوسیم تا آیندگان رو ارجاع بدم بهش!
Based On Erfan Theme طراحی شده با عشق به انضمام کمی خلاقیت توسط: احمد حیدری - (کپی قالب و محتوای آن کاملا آزاد است...)